آرام قلب ها

خدایا مارو ببخش که در کار خیر یا "جار" زدیم یا "جا" زدیم

آرام قلب ها

خدایا مارو ببخش که در کار خیر یا "جار" زدیم یا "جا" زدیم

۱۷ مطلب با موضوع «مناجات» ثبت شده است

پسر به مادرش گفت :

مادر چرا چهره ی پریشانی داری؟

آیا بازیگر محبوبت را ملاقات کردی؟

مادر با لحنی از خستگی و عصبانیت گفت :

من و جمعیت زیادی از مردم بسیار منتظر ماندیم اما به ما خبر رساندند که او نیم ساعت است که این شهر را ترک کرده است

ای کاش خدا شهرت و محبوبیتی را که به این بازیگر داده است به ما داده بود

کودک پس از شنیدن حرف های مادر به اتاق خود رفت ولباس های خود رابیرون آورد و گفت :

مادر آماده شو با هم به جایی برویم من می توانم این آرزوی تو را برآورده کنم

somayeh bahari
۲۶ آبان ۹۳ ، ۲۰:۳۷ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۴ نظر

و خداوند :

عزت را در فرمانبرداری خویش

ثروت را در قناعت 

علم را در سختی وتلاش 

آسایش را در بهشت

و رضایت خویش را در خشم نسبت به نفس قرار داد

.

.

.

.

 و ما هرکدام از اینها را در چه جستجو میکنیم؟!!!!

somayeh bahari
۱۵ آبان ۹۳ ، ۱۲:۰۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۴ نظر


به نام انکه تکیه بر نامش غروریست جاودانه....


آتشی نمى سوزاند "ابراهیم" را ،


و دریایى غرق نمی کند "موسى" را ؛


کودکی، مادرش او را به دست موجهاى "نیل" می سپارد ،


تا برسد به خانه ی فرعونِ تشنه به خونَش ؛


دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند ،


سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد !


مکر زلیخا زندانیش می کند ،


اما عاقبت بر تخت ملک می نشیند...


از این "قِصَص" قرآنى هنوز هم نیاموختی؟!


که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند ،


و خدا نخواهد ؛


نمی توانند ...


او که یگانه تکیه گاه من و توست !


پس ؛


به "تدبیرش" اعتماد کن ،


به "حکمتش" دل بسپار ،


به او "توکل" کن ؛


و به سمت او "قدمی بردار" ،


تا ده قدم آمدنش به سوى خود را به تماشا بنشینی...

somayeh bahari
۱۴ آبان ۹۳ ، ۱۲:۴۷ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۷ نظر

کاش وقتی خدا در حشر بگوید چه داشتی؟

 سر بر کند حسین و بگوید:حساب شد

ایام عزاداری سالار شهیدان تسلیت باد

somayeh bahari
۰۹ آبان ۹۳ ، ۱۲:۴۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

یک شبی مجنون نمـــــازش را شکست


بی وضـــــــــــــو در کوچه لیلی نشست  


عشق آن شب مست مستش کرده بود


فارغ از جام الستش کـــــــــــــــــرده بود


گفت یا رب از چه خوارم کــــــــــــرده ای


بـــــــــــــــــر صلیب عشق دارم کرده ای


خسته ام زین عشـــــــق دل خونم مکن


مــــــــــــــــن که مجنونم تو مجنونم نکن


مـــــــــــــــــــــرد این بازیچه دیگر نیستم


این تـــــــــــــو و لیلای تــــــو من نیستم


گفـــــــــــــت ای دیــــــــوانه لیلایت منم


در رگت پیــــــــــــــــدا و پنهانــــــت منم


ســـــــــــــــــــــالها با جور لیلا ساختی


مـــــــــــــــــــن کنارت بودم و نشناختی   


عشــــــــــــــــــق لیلی در دلت انداختم


صــــــــــــد قمار عشـــــــق یکجا باختم


کــــــــردمت آواره صحــــــــــــــرا ، نشد


گفتم عاقل میشوی امـــــــــــــــــا نشد


سوختم در حســـــــــــــــــرت یک یاربت


غــــــــــــیر لیلا بــــــــــــــر نیامد از لبت


روز و شـــــــــــــب او را صدا کردی ولی


دیـــــــدم امشب با منـــــــی گفتم بلی


مطمئن بـــــــــودم به من ســـــر میزنی


بر حــــــــــــــــــریم خانه ام در می زنی


حال ، ایــــــن لیلا که خوارت کـــرده بود


درس عشقش بـــــــــی قرارت کرده بود


 مـــــــــــــرد راهش باش تا شاهت کنم


صد چـــــــــو لیلی کشته در راهت کنم......


مرتضی عبداللهی.

somayeh bahari
۰۶ آبان ۹۳ ، ۱۵:۱۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳ نظر

رایانه‌ی وجودم را روشن می‌کنم.


وجودم سنگین است.


مثل دفعه‌ی اولی که روشنش کردم نیست، خیلی کند شده، سبکی آن موقع را ندارد. موس افکارم را در وجودم می چرخانم. یکی پس از دیگری درایو‌ها را باز و بسته می کنم؛


درایو عقل؛ حجم خالی زیادی دارد، درایو...درایو....، می رسم به درایو عشق؛ پوشه‌های زیادی را در آن می یابم، اکثرشان هیچ محتوایی ندارند، تنها پوشه در پوشه‌اند، خالیِ خالی... .


کلید‌های Shift & Delete را فشار می دهم، ناگهان با اخطاری مواجه می شوم. همه‌ی پوشه‌ها پاک شدند به جز یکی؛ چند بار خودم را ری‌استارت می‌کنم و حتی خاموش و روشن، خیر، فایده‌ای ندارد،آن پوشه پاک شدنی نیست.


وارد درایو عشق می‌شوم، تنها همان پوشه را می‌بینم،به نامش نگاه می‌کنم،خیلی آشناست ؛ "خـــــدا"


روی آن کلیک می‌کنم، نمی‌توانم واردش شوم، انگار رایانه ویروسی است. نه می‌توانم وارد پوشه‌ی خدا شوم و نه می توانم حذفش کنم. سری به آنتی ویروس ایمانم می‌زنم. پر شده از ویروس‌های قرمز رنگ گــنـاه. خیلی وقت شده که آنتی ویروس ایمانم را آپدیت نکردم؛ برای همین توانایی حذف ویروس‌های گناه را ندارد.


تعداد ویروس‌ها بی حد و اندازه است. تصمیم به آپدیت ایمانم می‌گیرم، قبل از شروع کار وضو می‌گیرم، وارد قسمت تنظیمات آنتی ویروس می‌شوم، در قسمت یوزر نیم و پسورد چند ذکر را وارد می‌کنم؛ اذان، اقامه، حمد، سلام، تشهد و ... .آپدیت آنتی ویروسم روزانه است، باید حواسم به آن باشد. فعلا ایمانم آپدیت شده است. آنتی ویروس را اجرا می‌کنم، خبری از گناه‌های قرمز رنگ نیست، انگار امروز را موفق شدم.خیلی خوشحالم!


تمام درایوها را فرمت می‌کنم. رایانه را از نوع راه اندازی می‌کنم، خیلی خیلی سبک شده است. به سرعت وارد درایو عشق می‌شوم، همانی که حدس زده بودم، پوشه‌ی «خدا» سر جایش است. بر روی آن کلیک می‌کنم، بلافاصله پیغامی بر روی صفحه‌ی دلم پدید می‌آید: «خوش آمدی بنده‌ی عزیز من، خیلی وقت است که منتظرت هستم...»

somayeh bahari
۲۸ مهر ۹۳ ، ۱۹:۳۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر


دیشب خدارو دیدم...


 


گوشه ای آرام میگریست...


 


من هم کنارش رفتم و گریستم...


 


هر دو یک درد داشتیم ...


 


" آدم ها...."


 


عجب از آدمایی، که نشانه‌هایت را می‌بینند و انکارت می‌کند ...


و عجب از تو که انکارشان را میبینی و مهربانی میکنی . . .

somayeh bahari
۲۵ مهر ۹۳ ، ۱۲:۰۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳ نظر

خداوندا...

به دل نگیر اگر گاهی زبانم از شکرت باز می ایستد!

تقصیری ندارد قاصر است کم می آورد در برابر بزرگی ات...

لکنت می گیرند واژه هایم در برابرت

در دلم اما

همیشه ذکر خیرت جاریست!!

somayeh bahari
۱۹ مهر ۹۳ ، ۱۱:۱۷ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

        

   وقت تکبیر و دعا و صلوات است امروز

                                          مهدی صاحب زمان در عرفات است امروز

   کاش این عرفات آخر هجران باشد

                                     صبح فردا فرج مهدی زهرا باشد



عرفه آمد و من باز مصفا نشدم، حاجی معتکف یوسف زهرا نشدم، همه گشتند سفید و 


دل من هست سیاه، باز هم شکرکه پیش 


همه رسوا نشدم 



مطمئن باش ، حرفهایت هرچند تکراری باشد 

یکی هست که به آنها گوش میدهد آن کسی نیست جز خدا

سلام بر عرفه که جانمان را به رایحه و خنکای نسیم نوازش می دهد . . .

آیا در رؤیاهایتان، سبکبالی و لذت پرواز روح را احساس کرده اید؟ 

عرفه، رؤیایی است که به حقیقت می پیوندد . . .

روز عرفه، بر عارفان حق، آنان که از خیمه وجود خویش بیرون می آیند 

و با آتش شوق و اشتیاق وصال، به دعا و نیایش متوسل می شوند، خجسته باد.







somayeh bahari
۱۲ مهر ۹۳ ، ۱۰:۰۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

شب بیست‏وپنجم:شب دحو الارض است،یعنى پهن شدن زمین از زیر کعبه به روى آب،و از شبهاى بسیار شریف‏ است که رحمت خدا در آن نازل مى‏شود،و قیام به عبادت د رآن اجر بسیار دارد،و از حسن بن على وشّاء روایت شده‏ که گفته:من کودک بودم که با پدرم در شب بیست‏وپنجم ماه ذو القعده،در خدمت حضرت رضا علیه السّلام شام خوردیم،حضرت فرمود امشب حضرت ابراهیم و حضرت عیسى علیهما السلام متولّد شده‏اند،و زمین از زیر کعبه پهن شده،پس هرکه روزش را روزه بدارد،چنان است‏ که شصت ماه روزه داشته باشد،و در روایت دیگر است که فرمود:در این روز حضرت قائم(عج)قیام خواهد کرد. روز بیست‏وپنجم:روز دحو الارض است،یکى از آن چهار روزى است،که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است،و در روایتى آمده:که روزه این روز همانند روزه هفتاد سال است و در روایت دیگر آمده که کفاره هفتاد سال است،و هرکه‏ این روز را روزه بدارد،و شب را به عبادت به سر آورد،براى او عبادت صد سال نوشته شود و براى روزه‏دار این روز، که هرچه در میان زمین و آسمان است استغفار کند،و این روزى است که رحمت خدا در آن منتشر شده،و براى عبادت و اجتماع به ذکر خدا در این روز اجر بسیارى است،و بارى این روز جز روزه و عبادت و ذکر خدا و غسل دو عمل دیگر وارد است: اوّل نماز که کلیات آن در مفاتیح بیان شده است دوّم:خواندن دعایى که شیخ در کتاب«مصباح»فرموده:خواندن آن مستحبّ است

التماس دعا


somayeh bahari
۲۹ شهریور ۹۳ ، ۲۱:۵۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۵ نظر

سلام

ماه ذی القعده محل اجابت دعاست در وقت شدت ودر روز یکشنبه این ماه نمازی با فضیلت بسیار از رسول خدا (ص) روایت شده که مجملش آنست که هرکه آن را به جا آورد توبه اش مقبول و گناهانش آمرزیده شود و حضماء او در روز قیامت از او راضی شوند وبا ایمان بمیرد و دینش گرفته نشود و قبرش گشاده و نورانی گردد و والدینش از او راضی گردند ومغفرت شامل حال والدین او و ذریه او گردد و توسعه ی رزق پیدا کند ملک الموت با او در وقت مردن مدارا کند و به آسانی جان او بیرون شود 

وکیفیت این نماز چهار رکعتی در مفاتیح الجنان آمده است امید وارم این نماز را به جا بیاورید ودر حق همه دعا کنید

somayeh bahari
۰۹ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۳۵ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر

همه  پز مخاطب خاصشونو میدن مام گفتیم پزشو بدیم:

پس مخاطب خاص من خیلی تکه, اصلاتو دنیا فقط یدونست. چندین بار رابطم باهاش بهم خورده اما با بزرگواری منو بخشیده هزاران بار رنجوندمش اما هیچی بهم  نگفته. هروقت اراده کنم در دسترسه همیشه هم بهش گفتم: ازت ممنونم  که تو مخاطب  خاص منی

 خدا جون

somayeh bahari
۰۸ شهریور ۹۳ ، ۲۰:۵۴ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳ نظر

گفتم: خسته ام….

گفتی: لا تقنطوا من رحمة الله…از رحمت خدا ناامید نشوید(زمر/۵۳)

گفتم:هیشکی نمی دونه تو دلم چی می گذره

گفتی: ان الله بین المرء و قلبه…خدا حائل است میان انسان و قلبش(انفال/۲۶)

گفتم: هیچ کسی رو ندارم

گفتی: نحن اقرب الیه من حبل الورید…ما از رگ گردن به انسان نزدیکتریم(ق/۱۶)

گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی

گفتی: فاذکرونی، اذکرکم…منو یاد کنید تا یاد شما باشم(بقره/۱۵۲)

 

somayeh bahari
۲۷ مرداد ۹۳ ، ۱۵:۴۱ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳ نظر

چه بخشنده خدای عاشقی دارم

که میخواند مرا با آنکه میداند گنهکارم

اگر رخ بر بتابانم

دوباره مینشیند بر سر راهم

دلم را می رباید با طنین گرم و زیبایش

که در قاموس پاک کبریایی قهر نازیباست

چه زیبا عاشقی را دوست میدارم

دلم گرم است میدانم....

که میداند....

بدون لطف او تنهای تنهایم

اگر گم کرده ام من راه و رسم بندگی

اما....

دلم گرم است میدانم

که خدای من خدای خوب من میداند که سائل را نباید دست خالی راند

دلم گرم خداوندیست که با دستان من گندم برای یاکریم خانه میریزد

و با دستان مادرکاسه آب را برای قمری تشنه میگذارد

دلم گرم خداوند کریم خالق نوریست

که اگر لایق بداند روشنی بخشد به کرم کوچکی با نور

دلم گرم خداوند صبور و خالق صبریست

که شبها مینشیند در کنارم تا که ببیند میرسد آن شب

که گویم عاشقش هستم....

وبلاگ اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

somayeh bahari
۱۴ مرداد ۹۳ ، ۱۳:۳۴ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر

من خدا را دارم

کوله بارم بر دوش 

سفری می باید ٬ سفری تا

ته تنهایی محض

هر کجا لرزیدی ٬ از سفر ترسیدی

فقط آهسته بگو

من خدا رو دارم

somayeh bahari
۱۸ تیر ۹۳ ، ۱۱:۵۵ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر
somayeh bahari
۱۷ تیر ۹۳ ، ۱۸:۵۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

بارخدایا به تو پناه می بریم از فتنه انگیزی ها ی شیطان رانده شده

و از حیله و مکرهای گوناگونش و از تکیه کردن به آرزوها و وعده ها و فریب او ودر دام افتادن به دام هایش

واز  طمع بستن او به گمراه کردن ما از راه بندگیت

و خوار ساختن ما به عصیان و نافرمانیت یا خوب دانستن چیزی که آن را در نظرمان نیکو جلوه داده

 یا گران دانستن چیزی که نزد مازشت نشان داده

بار خدایا به قدرت عبادتت او را از میدان زندگی ما بران و به سبب کوششمان در راه محبتت دماغش را به خاک بمال

 و بین ما و او پرده ای افکن که آن را ندرد و حجابی ضخیم که آن را نشکافد

بار خدایا بر محمد و آلش درود فرست

و شیطان را با سرگرم شدن به برخی دشمنانت از ما منصرف کن و ما را به حسن رعایت خود از او حفظ بفرما و از حیله اش کفایت کن و چنان کن که از ما بگریزد ونشان پائی از او برای ما نماند


ثبت نام طرح نهایی قدمی برای ظهور

somayeh bahari
۱۶ تیر ۹۳ ، ۱۹:۲۸ موافقین ۶ مخالفین ۰ ۳۳ نظر