آرام قلب ها

خدایا مارو ببخش که در کار خیر یا "جار" زدیم یا "جا" زدیم

آرام قلب ها

خدایا مارو ببخش که در کار خیر یا "جار" زدیم یا "جا" زدیم

۲۰ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

رایانه‌ی وجودم را روشن می‌کنم.


وجودم سنگین است.


مثل دفعه‌ی اولی که روشنش کردم نیست، خیلی کند شده، سبکی آن موقع را ندارد. موس افکارم را در وجودم می چرخانم. یکی پس از دیگری درایو‌ها را باز و بسته می کنم؛


درایو عقل؛ حجم خالی زیادی دارد، درایو...درایو....، می رسم به درایو عشق؛ پوشه‌های زیادی را در آن می یابم، اکثرشان هیچ محتوایی ندارند، تنها پوشه در پوشه‌اند، خالیِ خالی... .


کلید‌های Shift & Delete را فشار می دهم، ناگهان با اخطاری مواجه می شوم. همه‌ی پوشه‌ها پاک شدند به جز یکی؛ چند بار خودم را ری‌استارت می‌کنم و حتی خاموش و روشن، خیر، فایده‌ای ندارد،آن پوشه پاک شدنی نیست.


وارد درایو عشق می‌شوم، تنها همان پوشه را می‌بینم،به نامش نگاه می‌کنم،خیلی آشناست ؛ "خـــــدا"


روی آن کلیک می‌کنم، نمی‌توانم واردش شوم، انگار رایانه ویروسی است. نه می‌توانم وارد پوشه‌ی خدا شوم و نه می توانم حذفش کنم. سری به آنتی ویروس ایمانم می‌زنم. پر شده از ویروس‌های قرمز رنگ گــنـاه. خیلی وقت شده که آنتی ویروس ایمانم را آپدیت نکردم؛ برای همین توانایی حذف ویروس‌های گناه را ندارد.


تعداد ویروس‌ها بی حد و اندازه است. تصمیم به آپدیت ایمانم می‌گیرم، قبل از شروع کار وضو می‌گیرم، وارد قسمت تنظیمات آنتی ویروس می‌شوم، در قسمت یوزر نیم و پسورد چند ذکر را وارد می‌کنم؛ اذان، اقامه، حمد، سلام، تشهد و ... .آپدیت آنتی ویروسم روزانه است، باید حواسم به آن باشد. فعلا ایمانم آپدیت شده است. آنتی ویروس را اجرا می‌کنم، خبری از گناه‌های قرمز رنگ نیست، انگار امروز را موفق شدم.خیلی خوشحالم!


تمام درایوها را فرمت می‌کنم. رایانه را از نوع راه اندازی می‌کنم، خیلی خیلی سبک شده است. به سرعت وارد درایو عشق می‌شوم، همانی که حدس زده بودم، پوشه‌ی «خدا» سر جایش است. بر روی آن کلیک می‌کنم، بلافاصله پیغامی بر روی صفحه‌ی دلم پدید می‌آید: «خوش آمدی بنده‌ی عزیز من، خیلی وقت است که منتظرت هستم...»

somayeh bahari
۲۸ مهر ۹۳ ، ۱۹:۳۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر


دیشب خدارو دیدم...


 


گوشه ای آرام میگریست...


 


من هم کنارش رفتم و گریستم...


 


هر دو یک درد داشتیم ...


 


" آدم ها...."


 


عجب از آدمایی، که نشانه‌هایت را می‌بینند و انکارت می‌کند ...


و عجب از تو که انکارشان را میبینی و مهربانی میکنی . . .

somayeh bahari
۲۵ مهر ۹۳ ، ۱۲:۰۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳ نظر

somayeh bahari
۲۵ مهر ۹۳ ، ۱۱:۵۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر


آیت الله بهاء الدینى میفرمودند :

 

شش ساعت از شب گذشته بود، چراغها خاموش و اهل خانه همه خوابیده بودند، 


ناگهان صداى کوبیدن در مرا از خواب بیدار کرد، در را گشودم ، دیدم زنى ایستاده است ،


 چون مرا دید، گفت : حاج آقا چراغ بقالى روشن است ، در را بستم و به اتاق رفتم ، 


در ذهن خود مى گذراندم که این چه خبرى بود، آن هم در این وقت شب ، 


چرا بعضى مزاحمت ایجاد مى کنند!!


چشمها را روى هم گذاشتم که بخوابم ، صداى خفیفى شنیدم ،

 

 دقت کردم ، حدس زدم حرکت سوسک باشد چراغ را روشن کردم ،

 

 دیدم دو عقرب بزرگ و سیاه نزدیک بچه کوچکمان در حال راه رفتن هستند



 فورا آنها را از بین بردم ، چراغ را خاموش کردم ، ناگهان متوجه شدم .....!!!!


 

آن زن ماءمور بیدار کردن ما و سبب نجات این طفل معصوم بوده است  


    اگر تیغ عالم بجنبد ز جاى                       نبرد رگى تا نخواهد خداى

somayeh bahari
۲۲ مهر ۹۳ ، ۱۲:۵۸ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر



خورشید چراغکی زرخسار علی ست


مه نقطه کوچکی زپرگار علی ست


هرکس که فرستدبه محمد صلوات


همسایه دیوار به دیوارعلی ست



عیدتون مبارک

somayeh bahari
۲۱ مهر ۹۳ ، ۱۲:۱۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۶ نظر

خداوندا...

به دل نگیر اگر گاهی زبانم از شکرت باز می ایستد!

تقصیری ندارد قاصر است کم می آورد در برابر بزرگی ات...

لکنت می گیرند واژه هایم در برابرت

در دلم اما

همیشه ذکر خیرت جاریست!!

somayeh bahari
۱۹ مهر ۹۳ ، ۱۱:۱۷ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

آقای من..


قرار نیست فقط غروبهای پنجشنبه تا غروب جمعه


سراغت را بگیریم..


قرار نیست فقط جمعه ها انتظار ظهورت را بکشیم..


آری..


شنبه هم میشود از دوریت ناله سر داد..


یکشنبه هم میشود انتظارت را کشید..


دوشنبه هم میشود دنبال گمشده گشت..


سه شنبه هم میشود با آقا درد دل کرد..


چهارشنبه هم میشود به خاطر آقا گناه نکرد..


یا بن الحسن


دوریت درد بی درمان است


ای پسر فاطمه


امروز جمعه نیست اما دلم برایت تنگ است...


somayeh bahari
۱۵ مهر ۹۳ ، ۱۷:۱۱ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر


گاهی گمان نمیکنی ولی میشود…

گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود…

 گاهی هزار دوره دعا بی اجابتست..

 گاهی نگفته قرعه کار بنام تو میشود…

 گاهی  گدای گدایی و بخت یارنیست..

 گاهی تمام شهر گدای تو میشوند.. 

بنازم به چرخ روزگار و حکمت خدا.. 

که هر چه خدا بخواهد همان میشود.. 

(دکتر علی شریعتی)

somayeh bahari
۱۴ مهر ۹۳ ، ۱۲:۵۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳ نظر



بر پیکر عالم وجود جان آمد

صد شکر که امتحان به پایان آمد

از لطف خداوند خلیل الرحمن

یک عید بزرگ به نام قربان آمد

عید سعید قربان مبارک



somayeh bahari
۱۳ مهر ۹۳ ، ۱۱:۰۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

somayeh bahari
۱۲ مهر ۹۳ ، ۱۰:۳۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

        

   وقت تکبیر و دعا و صلوات است امروز

                                          مهدی صاحب زمان در عرفات است امروز

   کاش این عرفات آخر هجران باشد

                                     صبح فردا فرج مهدی زهرا باشد



عرفه آمد و من باز مصفا نشدم، حاجی معتکف یوسف زهرا نشدم، همه گشتند سفید و 


دل من هست سیاه، باز هم شکرکه پیش 


همه رسوا نشدم 



مطمئن باش ، حرفهایت هرچند تکراری باشد 

یکی هست که به آنها گوش میدهد آن کسی نیست جز خدا

سلام بر عرفه که جانمان را به رایحه و خنکای نسیم نوازش می دهد . . .

آیا در رؤیاهایتان، سبکبالی و لذت پرواز روح را احساس کرده اید؟ 

عرفه، رؤیایی است که به حقیقت می پیوندد . . .

روز عرفه، بر عارفان حق، آنان که از خیمه وجود خویش بیرون می آیند 

و با آتش شوق و اشتیاق وصال، به دعا و نیایش متوسل می شوند، خجسته باد.







somayeh bahari
۱۲ مهر ۹۳ ، ۱۰:۰۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر


سیدی در قم مشهور بود به سید سکوت


 


با اشاره، مریض شفا میداد!!


 


از آیت ا.. بهاالدینی راز سید سکوت را پرسیدند


 


 با دست به لبانش اشاره کردند و فرمودند:


 


"درِ آتش را بسته بودند!!..."


 


علامه حسن زاده آملی:


 


 تا دهان بسته نشود دل باز نمیشود


 


 


و تا عبدالله نشوی عندالله نشوی

somayeh bahari
۰۸ مهر ۹۳ ، ۲۰:۳۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

somayeh bahari
۰۷ مهر ۹۳ ، ۲۰:۰۳ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲ نظر




یحیی صبح ازل بنیانگذار شاخه ازلی در بابیت

پس از تیرباران باب، پیروانش که به «بابی» مشهور بودند بر طبق بیانات باب در کتاب بیان به دنبال مظهر ظهور بعدی که در این کتاب به «ظهور من یظهره الله» اشاره شده‌است، گشتند.آنها در ابتدا از میرزا یحیی نوری که باب به او لقب صبح ازل داده بود پیروی میکردند ولی پس از چندی در سال ۱۸۶۳ میرزا حسینعلی نوری (بهاءالله) که سمت معاونت برادرش را داشت از او برید و خود را من یظهره‌الله معرفی کرد.دولت عثمانی هم از بیم جنگ میان دو فرقه میرزا یحیی و اتباعش را به قبرس و میرزا حسینعلی و یارانش را به عکا تبعید کرد. میرزا یحیی از آن پس فعالیت چندانی نشان نداد و فشار و تبلیغات بهائیان اندک اندک او و یارانش را به فراموشی افکند. اما حسینعلی که خود را بهاء الله می خواند به فعالیت شدیدی دست زد و بهائیت را پدید آورد.

آدمکشی ، قتل و کشتار کار اصلی بهائیان

آدمکشی ، قتل ، ترور و قساوت را از اولین روزهای پیدایش بابی‌گری در میان اعضای این فرقه می‌توان دید. به‌نوشته فریدون آدمیت، بابی‌ها در جریان شورش‌های خود در دوران ناصری، با مردم و نیروهای دولتی رفتاری سبعانه داشتند و «اسیران جنگی» را «دست و پا می‌بریدند و به آتش می‌سوختند.» قساوت و سبعیت فوق‌الذکر را در ماجرای قتل شهید ثالث (حاج ملا محمد تقی برغانی، ۱۷ ذیقعده ۱۲۶۳ق.)، عمو و پدر همسر قرهالعین، نیز به‌روشنی می‌توان مشاهده کرد.

قتل های انجام شده توسط بهاییان را می توان به پنج گروه می‌توان تقسیم کرد: اوّل، قتل‌های سیاسی؛ دوّم، قتل برخی شخصیت‌های مسلمان که تداوم حیات ایشان برای بهائیت مضر بود؛‌ سوم، قتل بابیان مخالف دستگاه میرزا حسینعلی نوری (به‌طور عمده ازلی‌ها)؛ چهارم،‌ قتل بهائیانی که از برخی اسرار مطلع بودند یا به دلایلی تداوم حیات ایشان مصلحت نبود؛ پنجم، قتل بنا به اغراض شخصی سران فرقه بهائی.

تروریسم سیاسی

تروریسم سیاسی در تاریخ معاصر ایران از اواسط دهه ۱۸۴۰ م./ ۱۲۶۰ ق. با بابی‌گری آغاز شد و چنان با بابی‌گری پیوند خورد که در دوران متأخر قاجار نام «بابی» ‌و «تروریست» مترادف بود. می‌دانیم که بابی‌ها ترور امیرکبیر را طراحی کردند و در ۲۸ شوال ۱۲۶۸ ق./ ۱۵ اوت ۱۸۵۲ م. به ترور نافرجام ناصرالدین شاه دست زدند که به دستگیری گروهی از ایشان انجامید. از آن پس این رویه در ایران تداوم یافت و به‌ویژه در دوران انقلاب مشروطه و پس از آن اوج گرفت.

فعالیت‌های تروریستی دوران انقلاب مشروطه و پس از آن با نام سردار محیی (عبدالحسین خان معزالسلطان)، احسان‌الله خان دوستدار، اسدالله خان ابوالفتح‌زاده، ابراهیم خان منشی‌زاده و محمد نظر خان مشکات‌الممالک در پیوند است .

عبدالحسین خان معزالسلطان (سردار محیی) و میرزا علیمحمد خان تربیت

فعالیت‌های مخفی اسدالله خان ابوالفتح‌زاده (سرتیپ فوج قزاق) و ابراهیم خان منشی‌زاده (سرتیپ فوج قزاق) و محمدنظرخان مشکات‌الممالک از سال ۱۳۲۳ ق. و با عضویت در انجمن مخفی معروف به بین‌الطلوعین آغاز ‌شد که جلسات آن در خانه ابراهیم حکیمی (حکیم‌الملک)، نخست‌وزیر بعدی دوران پهلوی، برگزار می‌شد و بسیاری از اعضای آن بابی ازلی و تعدادی بهائی بودند.


somayeh bahari
۰۶ مهر ۹۳ ، ۱۰:۴۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

ابتکاری شگفت انگیز��


ده بار بر رسول الله صلی الله علیه وسلم صلوات ودرود بفرست

��������������������

��

��اللهم صل على محمد وآله ﻣﺤﻤﺪ

��

��اللهم صل على محمد وآله ﻣﺤﻤﺪ

��

��اللهم صل على محمد وآله ﻣﺤﻤﺪ

��

��اللهم صل على محمد وآله ﻣﺤﻤﺪ

��

��اللهم صل على محمد وآله ﻣﺤﻤﺪ

��

��اللهم صل على محمد وآله ﻣﺤﻤﺪ

��

��اللهم صل على محمد وآله ﻣﺤﻤﺪ

��

��اللهم صل على محمد وآله ﻣﺤﻤﺪ

��

��اللهم صل على محمد وآله ﻣﺤﻤﺪ

��

��اللهم صل على محمد وآله ﻣﺤمد


پست بکن��

��������������������

درمدت یکساعت..��

����������������


میلیونها صلوات ودرود درمیزان حسناتت ثبت خواهدشد��

����������������


نگو وقت ندارم..کاردارم..مشغولم.. ولش کن...!!!��


��این صلواتهای میلیونی روز قیامت توراشفاعت خواهدکرد

به سرعت منتشر کنید:


این دعاییست که زمانیکه دعا کردی یکسال میگذرد و ملائکه نمیتوانند تمام حسنات آنرا بنویسند…

فکر

کن اگر منتشر کنی و برای مردم تکرار کنی چقدر اجر میبری...

http://maistadehim-fan.blogfa.com/


somayeh bahari
۰۴ مهر ۹۳ ، ۱۲:۱۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

شهادت امام جواد الائمه تسلیت باد



somayeh bahari
۰۳ مهر ۹۳ ، ۱۶:۰۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر






ای شیطون....


somayeh bahari
۰۲ مهر ۹۳ ، ۱۳:۰۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳ نظر




امروز برای شهدا وقت نداریم


 


ای داغ دل لاله تو را وقت نداریم


 


باحضرت شیطان سرمان گرم گناه است


 


ما بهر ملاقات خدا وقت نداریم


 


چون فرد مهمی شده نفس دغل ما


 


اندازه یک قبله دعا ُوقت نداریم


 


در کوفه تن ُغیرت ما خانه نشین است


 


بهر سفر کرب و بلا ُوقت نداریم


 


 تقویم گرفتاری ماپر شده از زرد


 


ای سرخ ُ گل لاله ُ تو را وقت نداریم


 


هرچند که خوب است شهیدانه بمیریم


 


خوب است ُ ولی حیف که ما وقت نداریم


 


 


حالا نکند ما نیز آنقدر غرق در کارها و مشکلات و سرگرمی های دنیا شویم که دینمان به شهدا را از یاد ببریم


 


نکند شرمنده شهدا شویم...

somayeh bahari
۰۲ مهر ۹۳ ، ۱۲:۳۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

www.sezaranti666.blogfa.com

somayeh bahari
۰۱ مهر ۹۳ ، ۱۳:۲۷ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر



اوضاع خیلی خوبه

پسره22سالش بود2 سال بود نامزد بود یکی رو میخواست

بهش کار ندادن بابای دختره داد به یه نفر دیگه پسر دایم خودشو کشت

پدر بزرگش سالی 2بار مکه میره ولی یه بار نیومد دست نوه اش رو بگیره.

داداشی اوضاع خیلی عالیه

دختره با نامزدش تا دم دانشگاه میره داخل دانشگاه با n نفر

دیگه هم هست




داداش جونم اوضاع حرف نداره

داداش اوضاع یک یکه

مدیر عامل باشگاه به بازیکناشون هواپیما میخواد بده

داداش اوضاع از این بهتر نمیشه

پسرای سرزمینت ابروهاشونو برمیدارن مثل دخترا



داداش اوضاع خیلی قشنگه


مردم همدیگرو فوش مادر میبندن

داداش این مرد با سنش به خاطر اینکه پیش زن و بچه اش

شرمنده نشه شبا هم کار میکنه



 


داداش شما رشادت کردین ولی جومونگ شد سنبل رشادت…..


 


 


داداش قویترین مرد جهان رو یه نوجوان ?? ساله کشت..


 


داداش یه مـــــــادر چندتا بچه رو نگه میداره آخ نمیگه

اما چندتا بچه یه مـــــــادر رو نگه نمیدارن..



 


داداش دختر سرزمینت تو سن کم داره کار میکنه که شما به خاطر

آسایش اینا از خودتون گذشتین


 


داداش سالی چند تا از این حادثه ها داریم…



 


 


یه مرد زن و بچه اش رو تو اسید سوزوند

چشمای زنش جفتش از کاسه دراومد.



 


داداش تو مصرف مواد مخدر اول شدیم…



 


 


 


داداش این بچه تو سرما خوابش برد میبینی شهر چقدر ساکته؟؟؟

هیچکی توجه نمیکنه….



داداش اوضاع خیلی بهتر از ایناست به قول اون خواننده

…<<همه چی آرومه من چقدر خوشبختم>>…

www.sezaranti666.blogfa.com

somayeh bahari
۰۱ مهر ۹۳ ، ۱۲:۵۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر